یه کتاب خووووب
 
 
خانه کتاب های خوب
 

پدر،عشق و پسر

به قلم: سید مهدی شجاعی

 

ضمن تبریک «روز جوان» کتابی به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر(ع) رو خدمت دوستان معرفی میکنم؛

 

اگر می خواهید در قالب یک متن ادبی و دلنشین با حضرت علی اکبر(ع) آشنا شوید این کتاب رو از دست ندهید.

 

🌴💚🌴
این کتاب در حجم کم(٨۴صفحه) ابعاد مختلف زندگی حضرت علی اکبر (ع) را در ١٠ مجلس با قلمی بسیار دلنشین به رشته تحریر در آورده است و این ویژگی کتاب باعث می شود نه تنها از خواندن آن احساس خستگی نکنید بلکه با لذتی دو چندان آن را به پایان برسانید.💚

راوی داستان اسبی است به نام «عقاب» که ابتدا اسب پیامبر (ص) بوده و دست به دست آمده تا به امام حسین (ع)رسیده و امام نیز آن را به پسر خود علی اکبر(ع) هدیه کرده است.

«عقاب» که همیشه در کنار علی اکبر بوده ، در تمام طول داستان لیلا(مادر حضرت علی اکبر) را مخاطب قرار داده است و برای او از علی اکبرش می گوید....

 

💚🌴💚🌴
🌴💚🌴
💚🌴
🌴
قسمتی از متن کتاب «پدر، عشق و پسر»:

یادت هست لیلا!
یکی از این شب‌ها را که گفتم: «به گمانم امام، دل از علی اکبر (ع) نکنده بود.»
به دیگران می‌گفت دل بکنید و ر‌هایش کنید اما هنوز خودش دل نکنده بود!
اگر علی اکبر (ع) این همه وقت تا مرز شهادت رفت و بازگشت، اگر از علی اکبر (ع) به قاعده دو انسان خون رفت و همچنان ایستاده ماند، همه از سر همین پیوندی بود که هنوز از دو سمت نگسسته بود.

پدر نه، امام زمان دل به کسی بسته باشد و او بتواند از حیطه زمین بگریزد؟! نمی‌شود.
و این بود که نمی‌شد.
و...
حالا این دو می‌خواستند از هم دل بکنند...

 


برچسب‌ها: پدر عشق پسر, سید مهدی شجاعی, علی اکبر, کربلا
 |+| نوشته شده در  شنبه هشتم اردیبهشت ۱۳۹۷ساعت 22:15  توسط م. مدنی  | 

"کشتی پهلو گرفته"
به قلم:"سیدمهدی شجاعی"

با این کتاب "شور" و "شعور" فاطمی رو یکجا بر وجودتون عرضه کنید تا قطره ای از وجود شگرف "فاطمه(س)" رو شاهد باشید

 

کتاب"کشتی پهلو گرفته" با زبانی ادبی و دل انگیز،
در ١۴ فصل، فاطمه(س) را از زوایای متفاوت به تماشا نشسته است.

فصل اول از زبان پیامبر (ص) اینگونه آغاز می شود:

روزگار غریبی است دخترم!
این چه دنیایی است که دختر رسول خدا را در خویش تاب نمی آورد.
این چه روزگاری است که "راز آفرینش زن" را در خود تحمل نمی کند؟


و فصل دوم از زبان "خدیجه(س)"
و فصل سوم از زبان خوده بانو و......

و بگذار تا
برسد به فصل "علی(ع)"؛
و آنجا به اندازه یک دریا، می توانی گریه کنی!

 

قسمتی از متن "کشتی پهلو گرفته":

🌴بیش از همه چیز بهت و حیرت بر دل مسجدیان سنگینی می کرد:عجبا! این فاطمه است یا فاتح قله های فصاحت!؟
این زهراست یا زه کمان کیاست!؟
این بتول است یا بانی بنای بلاغت!؟
این طاهره است یا طلایه دار کاروان خطابت!؟
این کیست!؟
کجا بوده است؟
این همان "کوثر" همیشه جوشان است که خدا به پیامبر(ص) عطا کرده است!
…و این، ابتدای وادی حیرت بود.

 


 

قسمتی از متن"کشتی پهلو گرفته":

🌾هیهات، هیهات!
اگر رود خروشان اسلام در مسیر اصلی خویش،
یعنی جرگه رضای تو،
ونه شوره زار غضب خداوند، جریان می یافت؛ مدت اقامت تو در دنیای پس از رسول (ص)، اینسان قلیل و ناچیز نمی گشت.

آنچه تو؛ همسر جوان مرا شکست، شکست نور بود بعد از وفات پیامبر(ص).
و آنچه تو، مادر مهربان کودکان مرا ، به بستر ارتحال کشانید؛ خون دل بود!


اهل زمین و آسمان گواهند که تو پس از پیامبر(ص) هیچ نخوردی جز خون دل!

زهرای من!
این تازه ابتدای مصیبت ماست…


 

 

قسمتی از متن"کشتی پهلو گرفته"(خطبه حضرت زهرا(س) بر منبر مسجد):

🌴...و شیطان از مخفی گاه خود سر بر آورد و شما را بنام خواند.
شما را بلافاصله آشنای کلامش یافت و پاسخگوی دعوتش
و آماده برای پذیرفتن خدعه و فریب و نیرنگش!

شما را از جا بلند کرد و دید چه راحت برمی خیزید و شما را گرم کرد ودید چه راحت گرم می شوید
وآتش در خرمن کینه هاتان انداخت و دید که چه زود شعله می گیرید.

پس به اغوای شیطان بر شتری نشانه گذاشتید که از آن شما نبود و بر آبشخوری وارد شدید که غصب محض بود.
خطایی خواسته و اشتباهی دانسته!

بهانه آوردید که از فتنه می ترسیدیم (و خلیفه برگزیدیم)
وای که هم الان در فتنه افتاده اید و هم اکنون در قعر فتنه اید و راستی که جهنم بر کافران احاطه دارد.


پس وای بر شما!
چطور تن دادید!؟
چطور راضی شدید!؟
چه کردید!؟
به کجا می روید!؟

 


برچسب‌ها: کشتی پهلو گرفته, حضرت زهرا, حضرت فاطمه, سید مهدی شجاعی
 |+| نوشته شده در  چهارشنبه پنجم اردیبهشت ۱۳۹۷ساعت 22:39  توسط م. مدنی  | 
  بالا